بدترین شکل گریختن، فرار از خود است. فرار از حقیقت خود...
این که دیگران تو را نشناسند هم خودش یک جور غم غربت است. گاهی مجبوری از خودت بگریزی زیرا قادر به ثابت کردن خودت نیستی. خسته می شوی از اینکه خودت را ثابت کنی، کلا" موافق با این که دائم در تلاش باشی که خودت را ، افکارت را ، نگاهت به زندگی، عشق هایت، ایثارهایت، صبوری هایت، دردهایت و ارزشهایت و ... را به دیگران ثابت کنی نیستم. اما یک جائی دلت می خواهد تو را آنچه که هستی باور داشته باشند...