عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ :
بازدید : 793
نویسنده : نوری

هی تلخ می شود ته فنجان نگاه تو
در گیر و دار عصر خیابان نگاه تو
هی چرخ می زند پی آن فال لعنتی
تعبیر می شود وسط آن نگاه تو
عکس درون فال به اندوه می رسد
تصویر او که رفت میان نگاه تو
در انعکاس نور نئون های لعنتی
هی غرق می شود ته فنجان نگاه تو
طعم غلیظ قهوه آخر گرفته است
تلخ و سیاه ٬ خسته و بی جان نگاه تو
پا می شوی که رد شوی از ازدهام شهر
در پیچ و تاب گنگ خیابان نگاه تو
هی می رود به سمت همان خاطرات خوب
آن لحظه ها که حک شده در آن نگاه تو
اینکه تو مانده ای و چراهای بی جواب
او رد شده است ساده و آسان نگاه تو
جا مانده در حوالی آن اتفاق تلخ
جا مانده در نگاه خیابان نگاه تو
رد می شوی و باز دلت شور می زند
یعنی دوباره او ، تو و باران ، نگاه تو
یک بوق ممتد و همه حجم خاطرات
می رفت رو به نقطه پایان نگاه تو




مطالب مرتبط با این پست :

بهترین ها از دنیای دف نوازي و موسيقي سنتي، دنياي هنر و هنرمندان

شما از 1 تا 20 چه نمره ای به وبسایت میدهید؟

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پلاک 10 و آدرس plak10.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

 






RSS

Powered By
loxblog.Com