قرار بود همیشه عاشق هم باشیم


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ :
بازدید : 724
نویسنده : نوری

يه شب اومدی ساده و آروم . نشستيم با هم حرف زديم . از خودمون گفتيم از مشکلاتمون از
دلتنگيهامون از تنهاييهامون .
به زبون نياورديم ولی قرارمون اين شد که هميشه در ياد هم باشيم ؛
به زبون نياورديم ولی به هم قول داديم برای هم پشت محکمی باشيم
به زبون نياورديم ولی عهد کرديم که با هم مثل يه آينه باشيم اينقدر صاف که بشه زشتی ها و
زيباييهامونو توی دل هم ببينيم .
به زبون نياورديم ولی قسم خورديم که از هم جز به هم پناه نبريم
به زبون نياورديم ولی تصميم گرفتيم با هم کامل بشيم
به زبون نياورديم ولی خواستيم به همديگه آرامش هديه کنيم
به زبون نياورديم ولی از خدا خواستيم توی اين دوستی به ما کمک کنه
به زبون نياورديم ولی با نگاه همه چيزهارو به هم گفتيم .
تا اينکه يه شب اومدی به زبون آوردی که بايد برم ؛ به زبون آوردم که چرا ؟
به زبون آوردی که بايد بدون من زندگی کنی ؛ به زبون آوردم سخته
به زبون آوردی که قرارمون اين بود که در ياد هم باشيم ؛ به زبون آوردم که مگه ميشه به يادت نبود
به زبون آوردی که قول دادی محکم باشی ؛ به زبون آوردم که بدون تکيه گاه نميشه محکم بود
به زبون آوردی که ديگه نميشه . ديگه وقتشه از هم دور بشيم ؛ به زبون آوردم که هيچ وقت يادت از
من دور نميشه
به زبون آوردی که موافقی که همه چيز تموم شه ؛ به زبون آوردم که اگه تو ميخوای من چيکاره ام
به زبون آوردی بعد از من چيکار ميکنی ؛ به زبون آوردم که زندگی ميکنم با همه چيزهای خوبی که
برام گذاشتی
نگات کردم ، نگام کردی
سکوت کردم ؛ سکوت کردی
لبخند زدم ؛ لبخند زدی
گفتی پس برم ؟
هيچی نگفتم
گفتی حرفی نداری ؛ نميخوای چيزی بگی . حرف آخر ؟
گفتم دوست دارم .
گفتم تو چی حرفی نداری ؟
هيچی نگفتی
گفتم دوستم داری ؟
گفتی نه .
لحظه آخر بود . هردو ساکت . هردو مات و هردو در انتظار ...
با نگاهم پرسيدم : همين ؟
و تو زير لب زمزمه کردی اين رسم روزگاره .
هردو يک نفس عميق کشيديم تا بگيم ميتونيم . تا بگيم محکميم
دستامون ؛نگاهمون و راهمون از هم جدا شد و خلاف جهت هم قدم برداشتيم
نگاهم برگشت تا کاسه چشمم آب بريزه پشت پات و نميدونستم که چشمای تو هم خيس خيس شده بودند
وقتی که تو هم همون دم برگشتی تا رفتن منو به باور بشينی
و تازه فهميديم ما با هم و برای هم گريه کرده بوديم ...




مطالب مرتبط با این پست :

بهترین ها از دنیای دف نوازي و موسيقي سنتي، دنياي هنر و هنرمندان

شما از 1 تا 20 چه نمره ای به وبسایت میدهید؟

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پلاک 10 و آدرس plak10.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

 






RSS

Powered By
loxblog.Com