این همه رویا بافتم …
هیچ کدام اندازه ی تنت نشد …
اولین دوستت دارم رو
از سکوت تو شنیدم
دنیا شاعرانه می شد
وقتی خندتو می دیدم
۲
چی قشنگ تر از ؟!
تــــــو رو دوست داشتن
تــــــو رو بوسیـــــــدن ..
کنار تـــــو نفس کشیدن
کنار تـــــو بیدار شدن
کنار تـــــو خوابیـــــدن
لمس دســـــــتان تـــــو
نگاه به چشــمان تـــــو
چه آرامشی داره این زندگی
فقــــط در کنــــــــــار تــــــو
۲
تاریخ را کنار بگذار …
جغرافیا مهم است !
تو کجایــــــــــی ؟
من با تو مهربان بودم
جرم من این است …
دوستت دارم ” هایت را به کسی نگو “
نگه دار برای خودم من جانم را …
برای شنیدنش کنار گذاشته ام .!
دیدی که من با این دل بی آرزو
عاشق شدم !
Life is Like a Camera , Just Focus on Whats important !
زندگی مثل یک دوربینه … فقط روی چیزهای مهم تمرکز کن !
آن روزها که تو بودی
من نبـــــــودم
این روزها که من میخواهمت
تو نیستـــــــــــــــــــــــی
در شعر های من
همیشه جای چیزی با چیزی عوض شده است
تو جای مرا با لیوان شراب زنی پر می کنی
من جای تو را با انفجار بغضی بر صورتم خالی
باد موهایت را تکان می دهد
آه …
باد چقدر از انگشتان من خوشبخت تر است …
چقدر خوب است که
همیشه در زندگیتان
کسی را داشته باشید
که حتی در نبودنش هم
باعث لبخندتان شود …
تا آخرین لحظه ی عمرم
عشقتُ تو بغل میگیرم
اون لحظه ای که دستامون جدا شه
بدون که آروم دارم میمیرم…
آن شب که تو در کنار مایی روزست
و آن روز که با تو می رود نوروزست …
انسان به سه بوسه نکمیل میشود ،
بوسه ی مادر که با آن پا به عرصه ی خاکی میگذاری ،
بوسه ی عشق که یک عمر با آن زندگی میکنی ،
بوسه ی خاک که با آن پا به عرصه ی ابدیت میگذاری
دوست داشتنت امنیت محضه …
این حسو با تو تجربه کردم
فرقی نداره که چقدر دوری
باید از این تبعید برگردم
چه نزدیک است
جان تو به جانم
که هر چیزی که اندیشی بدانم !
شراب که نه
بیادش چای هم که میخورم
مست می شوم
خــــــــــــــــــــــــــدا
برس به داد دلـــــــــــــــــــــــــم …
گفته بودی که ” چرا محو تماشای منی ؟
آن چنان مات که یک دم مزه بر هم نزنی “
مژه بر هم نرنم ، تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی
بگذار توی همین یک جمله
دوباره عاشق هم باشیم …
من نامت را صدا میکنم ،
تو هم بگو : “جانم “
ناگهان بین من و تو
آن قدر فاصله افتاد که نامش را
می توانی سفر بگذاری …
احساس مرا اندازه نگیر …
تو را بی دلیل دوست دارم .
گفتند مرده ای
گفتند مرده ها معشوقه های فرشته ای دارند
راستش ، من زن حسودی هستم
می روم خودکشی کنم .
بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح
بگذار تا بنوشمت ای چشمه شراب
بیمار خنده های توام ، بیشتر بخند
خورشید آرزوی منی ، گرم تر بتاب